از وقتی که مادر می شوی دیگر برای خودت نیستی، همرنگ ایثار می شوی.خودت را نمی بینی و فقط آینه ای می شوی که تصویر فرزندت در دل آن دیده می شود.

او می خوابد و تو بالای سرش با محبت به او می نگری.

او می خندد و تو از خنده اش شاد می شوی.

او گریه می کند و تو دلت از گریه اش آتش می گیرد.

دوست داری بلا گردانش باشی و او در سلامت و صحت به سر ببرد.

هر چه او می خورد تو هم دوست داری و هر چه او می پسندد برایش می خری و او عادت می کند که همواره به خاطر او از خودت بگذری .

او بزرگ می شود و خواسته هایش هم با او بزرگ می شوند. وقتی به خودت می آیی می بینی دیگر دیده نمی شوی . زیرا او عادت کرده که تو را نبیند.

و با خودت در حالی که آه می کشی می گویی:"کاشکی کمی هم خودم را می دیدم."

از وقتی که مادر می شوی...

عنوان دومین مطلب آزمایشی من

عنوان اولین مطلب آزمایشی من

شوی ,خودت ,تو ,هم ,اش ,عادت ,او می ,می شوی ,و تو ,او عادت ,و او

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دست نوشته های زرد من بهترین وبلاگ معرفی خودرو و اخبار دنیای اتومبیل کافه فرهنگ خنده دار مدیر شبکه های اجتماعی کاربرد سافت باکس پرتابل در عکاسی درب ضد سرقت همه چیز دون کاشت طراحی ناخن با دستگاه در شیراز رسانه اطلاعات دارویی